تحول دانشگاه

مطالب علمی و مرجع مقالات دانشجویی

تحول دانشگاه

مطالب علمی و مرجع مقالات دانشجویی

مدیریت دانش

مدیریت دانش

مدیریت دانش یعنی فرآیند استفاده خلاق، موثر و کارآمد از کلیه دانش و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود خود سازمان و یا به عبارت دیگر فرآیند تبدیل دانش ضمنی به دانش کاربردی.
مدیریت دانش رویکرد نظام مند خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش و آموخته‏‌ها در سازمان است که در سازمانهای آموزشی به بهبود تصمیم گیری، انعطاف پذیری بیشتر، کاهش بار کاری، افزایش بهره وری، ایجاد فرصت‏‌‌های جدید کسب و کار، کاهش هزینه، و بهبود انگیزه کارکنان کمک می‌کند.
مدیریت دانش یکی از ابزار‏‌ها برای مقابله با مسایل جاری سازمان و موضوع مهمی است، زیرا به مهم‌ترین سرمایه ارزشمند سازمان یعنی سرمایه فکری( Intellectual capital) مربوط می‌شود.
مدیریت دانش جدید نامی است برای مباحث، مدل‌ها و اقدام‌هایی که موجب گسترش قلمرو مدیریت دانش در تسهیم، انتشار و بازیابی دانش و نیز آموزش و یکپارچه‌سازی دانش سازمانی بهطور جمعی( مانند تولید یا ایجاد دانش) می‌شود.
ایده‏ی مدیریت دانش جدید براساس تحلیل مک الروی( ١۹۹۹) درباره‏ی دو نوع از توجهات بنیادی مدیریت دانش مطرح گردید.
مک الروی( با وام گرفتن مفهوم عرضه و تقاضا از اقتصاد) از یک‌سو به یکپارچگی دانش، به عنوان مدیریت دانش، در سمت عرضه توجه می‌کند؛ زیرا وی چنین فرض می‌کند که دانش در سازمان موجود است و مسیله مدیریت دانش، در اختیار قرار دادن دانش موجود در دسترس افراد مناسب در زمان مناسب است.
از سوی دیگر مک الروی ایجاد دانش را به عنوان سمت تقاضای مدیریت دانش نیز معرفی می‌کند؛ زیرا فرض بر این است که دانش باید در پاسخ به تقاضاهای موجود تولید شود و این افراد هستند که خود باید تقاضا برای تولید دانش را سازماندهی کنند و ساختارهایی را ایجاد نمایند که در برآورد این تقاضا موفق عمل کند؛ در حالی که ابتدا، چه در تیوری و چه در عمل تنها به سمت عرضه‏ی مدیریت دانش توجه می‌شد( نسل اول مدیریت دانش ). در سال‌های اخیر نگرشی گسترش یافته که هر دو سمت عرضه و تقاضا را دربرمی‌گیرد.
ایجاد صنعت اغلب با سطوح پایین بهره‌وری وابسته است، یکی از دلایل مد نظر برای مدیریت دانش ضعیف از ایجاد اشتباهات در یک پروژه، اغلب دوباره در پروژه‌های آینده تکرار شده‌اند.
مدلسازی ایجاد اطالاعات( BIM) یک فناوری است که باعث ایجاد یک تغییر پارادایم در صنعت تاسیس، مهندسی و معماری( AEC) است.

منبع : مدیریت دانش

هوش سازمانی

هوش سازمانی

هوش سازمانی( Organizational Intelligence) مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است.
پس از آن هلال هم در رابطه با هوش سازمانی چارچوبی ارایه کرده است که در آن بهطور منسجم زیر ساخت‏‌ها و روشهای شناختی هوش سازمانی را نشان داده است.
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین زیر سیستم مدیریت دانش در سازمان یادگیرنده و هوش سازمانی و مولفه‏‌‌های آن در شرکت ذوب آهن اصفهان بوده است.
نتایج تحقیق نشان داده است که بین زیر سیستم مدیریت دانش و تمامی مولفه‏‌‌های هوش سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ازاﻳﻦ رو ﻧﮕﺮش ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺷﺪه، ﻧﮕﺮش راﻫﺒﺮدی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﻛﺎر و ﻫﻢ ﺧﺎﻟﻖ آن اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ “اﻧﺴﺎن ﻧﻘﺶ ﻣﺤﻮری در ﺗﺤﻮل ﺳﺎزﻣﺎن دارد و ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻈﻴﻢ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ از ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪیﻫﺎی ﻧﺎﻣﺤﺪود ﻓﻜﺮی اﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮد” در ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﻓﺰون ﺑﺮ ﻣﻨﺒﻊ ﻋﻈﯿﻢ و ﺧﻼق اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ، ﻋﻮاﻣﻞ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮی اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و اﯾﻦ ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺗﻼش ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰارﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺳﻨﺠﺶ ﻫﻮش، اﻓﺮاد ﺑﺎﻫﻮش را ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪ و آﻧﻬﺎ را ﺑﻪﮐﺎر ﺑﮕﻤﺎرﻧﺪ، زﯾﺮا ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎﻫﻮش و ﺗﻮاﻧﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﻣﺎ ﻫﻮش ﺟﻤﻌﯽ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ آﻧﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎی ﺑﺰرگ ﻣﯽﺷﻮد.
 ﺗﺤﻘﻴﻖ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﻫﻮش ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺟﺬاب و ﺷﮕﻔﺖ، ﺑﻪ ﺟﺰ روانﺷﻨﺎﺳﻲ ادراﻛﻲ و ﻓﺮدی در ﺑﺴﻴﺎری از رﺷﺘﻪ ﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻳﻜﻲ از رﺷﺘﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﻋﻼﻗﻪ ﻓﺰاﻳﻨﺪه‌ای ﺑﻪ آن دارد، ادﺑﻴﺎت ﻣـﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳـﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻮﺟﻬـﺎت ﺑﺴـﻴﺎر زﻳـﺎد، اﻳـﻦ ﻣﻔﻬـﻮم ﻛﻤﺎﻛﺎن در داﻧـﺶ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﺒﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻓﻘﺪان ﺗﺌﻮری واﺣﺪ ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﺑﻮاﺳﻄﻪ دﻳﺪﮔﺎهﻫـﺎ و اﻳـﺪه ﻫـﺎی ﻣﺘﻌﺪد و ﭼﻨﺪ ﭘﺎره ﻣﺤﻘﻘﺎن در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ، ﺑﺮ اﺑﻬﺎم اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺻﺤﻪ ﻣﻲﮔﺬارد.
هوش سازمانی از چالش‏‌‌های اساسی سازمان‏‌‌های نوآور امروز است که به کارگیری آن در دانشگاه‏‌‌های دولتی کشور نیز امری ضروری به‏نظر می‌رسد.

منبع : هوش سازمانی

دولت الکترونیک

دولت الکترونیک

فناوری اطلاعات و ارتباطات، دولت الکترونیکی، اینترنت، استراتژی، تکنولوژی اطلاعات.
به تعریف نقشها و کارکردهایشان بپردازد که برای نیل به این هدف دولت الکترونیک شکل گرفته است.
در صورتی که بتوان چالش‏‌ها و موانع توسعه دولت الکترونیک را شناسایی و راهکارهای مناسب برای رفع آنها را اتخاذ کرد، پیاده سازی دولت الکترونیک مزایای متعددی را برای جامعه به همراه خواهد داشت.
یکی از مهمترین این چالش ها، پذیرش و به کارگیری خدمات دولت الکترونیک ازسوی شهروندان است.
دغدغه اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر پذیرش دولت الکترونیک در ایران است.
این عوامل در قالب سه دسته متغیرهای فردی، سازمانی و اجتماعی طبقه بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته اند.
پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، عوامل موثر بر پذیرش دولت الکترونیک شناسایی شده و پس از تنظیم پرسشنامه بر این اساس، در مرحله اول با استفاده از نظرات خبرگان فناوری اطلاعات به بررسی مولفه‏‌ها و شاخص‏‌‌های مطرح پرداخته شده است.
مولفه‏‌ها و شاخص‏‌‌های تایید شده در مرحله اول، در قالب پرسشنامه دوم در سطح شهروندان تهرانی توزیع شده و آزمون مدل با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است.
نتایج نشان داده‏‌اند که فراهم بودن زیر ساخت‏‌ها و در دسترس بودن خدمات، مهمترین عوامل موثر بر پذیرش دولت الکترونیک در ایران هستندهدف از استقرار دولت الکترونیک ارایه آسان و سریع خدمات دولتی به شهروندان و کسب و کارها می‌باشد.
لذا مقتضی است دولت‏‌ها به مثابه نخستین گام برای استقرار دولت الکترونیک، سیستم‏‌‌های اینترنتی و گروه افزارها و سیستم‏‌‌های جمعی را ایجاد و از آن حمایت نمایند به عبارتی ایجاد ارتباط آسان‌تر و سریع‌تر مشتریان و کسب و کارها به خدمات الکترونیکی و پرداخت هزینه‏‌‌های دریافت خدمات از سوی ایشان مستلزم ایجاد و توسعه بانکداری الکترونیک به مثابه یکی از مهمترین زیرساخت‏‌‌های دولت الکترونیک است.

منبع : مقاله دولت الکترونیک

انگیزه پیشرفت و نظریه های آن

انگیزه پیشرفت و نظریه های آن

انگیزش از موضوعات و مفاهیم اساسی در مدیریت سرمایه‌ای انسانی بوده و آثار و نوشته‏‌‌های بسیاری در خصوص انگیزش از سوی دانشمندان مختلف مطرح شده که در آنها هم از نظر تیوریک و هم از نظر تجربی، فنون انگیزشی مورد استفاده توسط مدیران برای بهبود عملکرد افراد مورد بحث و بررسی گرفته است.
نظریه پردازان کلید موفقیت سازمانی را مدیریت موثر نیروی انسانی می‌دانند و با وجود حرکت سریع سازمانها به سوی فن آوری، نقش انسان به عنوان عامل حیاتی و استراتژیک سازمان بیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است.
در قرن جدید با پیشرفت سطح رفاه بشر، شاید دیگر مسایلی مانند نیازهای زیستی نتواند محرک نیرومندی برای به جریان انداختن زندگی بشر باشد و حالتی از پوچی و بیهودگی در حال گسترش است.
بنابراین اگر بتوانیم افراد جامعه را به سوی زندگی‌ای بهتر سوق دهیم، یعنی این نگرش که باید در تمام مراحل زندگی هدفی برای پیشرفت خود داشته باشیم و در واقع انگیزه پیشرفت ایجاد کنیم، می‌توانیم بسیاری از مشکلات روانی را کاهش دهیم.
این مسیله در روانشناسی مثبت نگر[۱] حتی به عنوان یک روش درمانی مورد توجه قرار گرفته است.
بگونه‌ای که به فرد می‌آموزند که در هر موقعیتی حتی وقایع ناگوار زندگی به دنبال فرصت‏‌‌های ایجاد شده باشد، نه این که در جریان افکار منفی خودکار[۲] خود گرفتار شود.
در روانشناسی مثبت نگر، پیشرفت هدف نیست بلکه منظور اصلی ایجاد هدف در زندگی است( کوری، ساتویندر و ادواردو[۳]، ۲۰۱۰ ). البته این که فرد خود را گرفتار ملاک‏‌‌های رقابتی اجتماعی کند کار درستی نیست، پیشرفت باید با توجه به ملاک‏‌‌های فردی و برای تامین نیاز به شکوفایی فرد باشد و فرد باید بیاموزد که بیشتر بر مبنای انگیزه‏‌‌های درونی خود رفتار کند تا در صورت عدم موفقیت از مسیر پیش رفت باز نماند( کوهن، فریدریکسون، برون و کان وی[۴]، ۲۰۰۹) .

منبع : انگیزه پیشرفت و نظریه های آن

بازاریابی رابطه مند

بازاریابی رابطه مند

با افول بازاریابی معامله‌ای و ظهور بازاریابی رابطه مند، شرکت‏‌ها برآنند تا با بهره گیری از استراتژی‏‌‌های بازاریابی رابطه مند، روابط مستحکمی با مشتریان ارزنده و خوش آتیه خود ایجاد کنند و از این طریق مزیت ناملموس و پایداری کسب نمایند.
در این مقاله بعد از مقدمه، شکل گیری بازاریابی رابطه مند و سپس تعاریف و مفاهیم استراتژیکی و تاکتیکی آن و دلایل رشد آن و اجزا و عوامل آن و استراتژی‏‌ها و عوامل موثر در موفقیت استراتژی‏‌ها و سطوح بازاریابی رابطه مند و همچنین مزایای بازاریابی رابطه مند مورد بررسی قرار می‌گیرد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که مشتری از مهم­ترین دارایی­های یک سازمان تجاری قلمداد می­ شود.
در مقایسه نتایج مشخص شد که شبکه ­های عصبی به نتایجی دقیق ­تر از آن چه که در آزمون ­های سنتی آماری به دست آمده است، دست یافته و از این نظر می‌تواند قابل اعتماد باشد.
افزایش رقابت، پویایی و پیچیده شدن محیط، پررنگ شدن بخش خصوصی، رشد انتظارات مشتریان و ظهور نوآوری‌های جدید در صنعت خدمات کشور، تحولات بسیاری در نگرش سازمانها نسبت به مقوله مشتری، ایجاد نموده و آنان را به اهمیت مشتری و منافعی که می‌تواند برای آنان به دنبال داشته باشد، واقف نموده است.
موضوع حفظ و تقویت وفاداری مشتریان و عوامل موثر بر آن برای شرکت‌هایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند، به عنوان یک چالش استراتژیک مطرح بوده و هزینه‌های بسیاری را برای درک و شناخت این مهم و دستیابی به راهکارهای کاربردی برای تقویت آن صرف می‌کنند.
یکی از این راهکارها روشی شناخته شده تحت عنوان «بازاریابی رابطه‌مند» است که مشتریان ناراضی را محدود کرده و باعث فزونی مشتریان وفادار می‌شود.
در این تحقیق سعی شده است که« تاثیر بازاریابی رابطه‌مند بر وفاداری مشتریان» در شرکت بیمه ملت مورد بررسی قرار گیرد.
داده‌های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و از طریق روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده‌اند.
نتایج بررسی‌ها رابطه معناداری بین متغیرهای مورد بررسی نشان داد، چنان که سه عامل منافع مالی، عوامل اجتماعی و پیوندهای ساختاری با تاثیرگذاری بر کیفیت ارتباط و احساسات و به همین صورت عامل احساسات با تاثیرگذاری بر کیفیت ارتباط می‌توانند منجر به وفاداری مشتری شوند.
در نهایت، فرضیه اصلی تحقیق تحت عنوان« بین بازاریابی رابطه‌مند و وفاداری مشتریان، رابطه معناداری وجود دارد» نیز مورد تایید واقع می‌گردد .

منبع : مقاله بازاریابی رابطه مند